عزیزدل

تودر پشت پرچین اسمانی کدام معنویت پنهان شده ای که چشم مادی هیچ کبوتراشتیاقی نمی تواند پیدایت کند؟

تو بر سجاده کدام ابر نماز می خوانی که هر بار صاعقه ای ارزوی دیدارت را به اتش می کشد؟

تو ایینه دار تجلی کدام صفت خداوندی که هماره در مرز میان ظهور واختفاگام می زنی؟

تو چگونه اشکاری که دست دیدار هیچ چشمی به قامت بلند تو نمی رسد وچگونه پنهانی که همه وجود خبراز حضور تو میدهد؟

تو چگونه پنهانی که هر سحرگاه چراغ اویخته برافق را تو روشن میکنی وبه میانه اسمان میکشانی وهر غروب سوی ان راتو کنم می کنی ودر پشت کوهها می نشانی؟

تو چگونه پنهانی که حیات ما مرهون تنفس توست واسمان بر دست های تو ایستاده است وزمین باگامهای تو استوار مانده است؟

توچگونه پنهانی که ماتنهاییمان را به تو اقتدا می کنیم ودر سبحه جماعتمان رشته مودت تورا می یابییم؟

مااز ان به تمامی پنجره ها عشق می ورزیم وبر استانه همه ی در های رو به افق سجده می بریم که روزی پنجره ای تصویر روشن تو را قاب خواهد کرد ودری پایبوس ظهور تو خواهد شد.

ماتنهایان وبی کسان عالم بی قرار ان لحظه ایم که تو پشت به کعبه بسپاری وبا بشارت امدنت جهان را طراوت ببخشی.

 

برگرفته از کتاب :صمیمانه با جوانان وطنم

     نوشته سید مهدی شجاعی                     


موضوعات: روزانه نوشت
   چهارشنبه 13 آبان 1394نظر دهید »

 

این شب ها که می رسد آسمان عجیب بیقراری میکند.این شب ها که میرسد زمین داغ دلش تازه میشود.این شبها که میرسد ملکوتیان سر بر استان عرش میگذارند وهای های گریه میکنند.

گوش کن.می شنوی صدای حسین حسین گفتن عرشیان را؟

استادمون سر کلاس بعد از اینکه گفتن: پژوهش در باره ی موضوع های مورد نظر میتونه سه روش داشته باشه اول بنیادی وراهبردی دوم کاربردی یا علمی وسوم گسترشی وتوسعه ای .

نمونه های زیادی به ذهنم رسید. علامه طباطبایی  استاد مطهری ودر حال حاضر استاد جوادی آملی و…..و

بعد یه دفعه یاد موضوع تحقیق خودم افتادم .اب وعطش اب وطفل سه ساله  اب و حضرت سقا اب وحسین علیه السلام.توی کلاس تپش قلب گرفتم به سختی داشتم خودم رو کنترل میکردم.

استادمون اخرکلاس گفتن:واقعه عاشورا مثل یه تابلوی نقاشی میمونه به هر گوشه ی اون که نگاه کنی یه چیزی میبینی ،خیمه میبینی  شش ماهه میبینی  ، شمشیر میبینی  اشک میبینی،لبخند میبینی،  قمر میبینی،   چادر خاکی ام میبینی.ولی اگه خیلی دلت گرفت .از خودت خیلی متنفر شدی.یاد خطاهات افتادی.یه گوشه ی این تابلو یه کسی هست به اسم حربن یزید ریاحی.همینو گفتن ودرسشونو تمام کردن.ومن رو بایه دنیا فکر درباره اب وعطش توی عالم خودم غرق کردن.

یا حسین دست دلم رو به چشمان نگران عقیله ی بنی هاشمت سپردم.


موضوعات: روزانه نوشت
   یکشنبه 10 آبان 139415 نظر »

امام باقر می فرمایند:

«سه چیز از کرامات دنیا واخرت است،ان کس راکه به تو ستم کرده بخشایی،به ان که از تو گسسته بپیوندی،بران کس که بر تو جهالت کرده بردبار باشی».


موضوعات: روزانه نوشت
   یکشنبه 29 شهریور 13942 نظر »

1 ... 54 55 56 57 58 59 ...60 ...61 62 63 65