به گمانم استاد فهمیده ؛صدایی که از سیب گلویش خارج میشود؛قاشق،قاشق خاطرات تو را به خوردم میدهد.مُدام نگاهش را مامور میکند به ذهنم دستبند بزند و آن را بیندازد پشت خطهای این کتاب لعنتی. مُدام نوک خودکارش را میکوبد روی تُنگ بلوریِ حواسم .میخواهد آن را… بیشتر »
کلیدواژه ها: فراموشی

موضوعات: روزانه نوشت
   پنجشنبه 12 بهمن 13961 نظر »
  میخواهم حواسم را پرت کنم.پرت کنم تا بیافتد پشت کوههای بلندآتشفشانی . یا بیافتد وسط آبهای اقیانوس آرام در قلمرو دزدان دریایی . یا لابه لای برگهای پاییزی در دل جنگل ؛ تا شاید به دست جنگل بانی که آمده است برگها و چوبهای خشک را آتش بزند ؛ حواس من هم دود… بیشتر »
کلیدواژه ها: حواس, فراموشی, لبخند
   شنبه 11 آذر 13962 نظر »