روی یخچال فریزر سفید رنگ گوشه شبستانِ متروکِ مسجد، نوشته شده بود ؛وقف مسجد ظلمات. نزدیک رفتم تا مطمئن شوم درست خوانده ام .درست درست بود.وقف مسجد ظلمات!پناه بر خدا، مگر مسجد هم ظُلُمات میشود؟! تا بوده چنین بوده و من شنیده بوده ام که مسجد جای معنویت و… بیشتر »

موضوعات: پیاده روی نوشت
   چهارشنبه 17 آبان 13964 نظر »
  «بفرماین،بفرماین،بیَین دَهَنِدونا با گَزی اِصفهانی شیرین کنین.حَج خانوم با شوما ما بفرماین.حَج آقا آچرا تارُف می کنین!؟ بفرماین، بیَین اِز این گَزا بِچِشین» . نوجوان اصفهانی یک جعبه گز در دست گرفته بود و به گردشگران گیلانی که برای دیدن از میدان نقش… بیشتر »
   سه شنبه 16 آبان 13964 نظر »
  روبه روی در ورودیِ امام زاده جعفر که رسیدم ؛ نگاهی به پاهایم انداختم و گفتم:«خدا وکیلی! برای چی منو آوردین اینجا !؟ برای این که کلید واژه پیاده روی در نصف جهان تویِ این پست هم برقرار باشه ومن توی این پست بنویسم ؛ امروز هم که پیاده روی کردم؛ رفتم… بیشتر »
   پنجشنبه 4 آبان 13967 نظر »
  اگر قدیم تر ها بود-زمانی که هنوز خیابان های باریک وکم ترافیک اصفهان جایش را به خیابانهای عریضِ پر رفت و آمد و زیرگذر و روگذرهایِ دوبانده نداده بود تا جیک جیک گنجشکها و قار قار کلاغهایِ شهر در همهمه و خرناسه های ماشین ها و موتورهای عبوری گم شود؛ طوری… بیشتر »
   سه شنبه 18 مهر 13962 نظر »