« چایی با گلاب،میل دارین؟بدون پاکنویس »

گوشی تلفن را برداشتم؛ پر جاذبه گفت:«سلام خانو…م! دَرس مَرس که نداری؟ میخوایم با بابا بیایم خونه تون».

 

+ موهبت ساعتهای پایانی روز یکشنبه،میزبانی از بابام و مامانم.

کلیدواژه ها: بدون پاکنویس

موضوعات: روزانه نوشت
   یکشنبه 29 مهر 1397
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از:  

خوش گذشته ها

1397/09/18 @ 11:38
پاسخ از: صهباء [عضو] 

بلی بلی:)

1397/09/18 @ 15:02
نظر از: سایه [عضو] 
سایه
5 stars

چقد این لحظه دوس داشتنیه :)

1397/08/22 @ 23:10
نظر از: صهباء [عضو] 

به انتظار تصویر تو
این دفتر خالی
تا چند
تا چند
ورق خواهد خورد؟!

+شاملو

1397/08/16 @ 11:43
نظر از: MIMSHIN [عضو]
5 stars

می‌آییم و می‌رویم
و صهبا چیزی نمی‌نگارد!
چرا؟؟ :)

1397/08/16 @ 00:09


فرم در حال بارگذاری ...