« اطلاعیه صهباء گونهبیا زودتر چیزها را ببینیم »

 

“به یمن قدوم استاد در صهباء”

در یک روز معمولی ودر ساعت استراحت انگشتانت را میگذاری روی کیبرد و زل میزنی به صفحه مانیتور و همین طور الله بختکی شروع میکنی به تایپ کردن . تایپ کردن واژه های معمولی و جمله های معمولی تر پشت کله ی همدیگر .

بعد سر میگردانی و قطار جمله ها را از نظر میگذرانی و افسوس میخوری که همه واگن های این قطارِ معمولی با زنجیرهایِ بی احساسی روی ریل هایِ خاموشی ساکت و بی حرکت قفل شده اند. انگار هیچ وقتِ هیچ وقت قرار نیست ؛ این خط خطی هایِ قطار شده به مقصد برسند و نتیجه اش ریشه دواندن ناامیدی میشود توی دلت.

اما به خودت نهیب میزنی :"نوشته هایم معمولی هستند که هستند، لااقل حرفم را زده ام ، لااقل با حرفهای نگفته به خواب نرفته ام".

این دلداری باعث میشود عکسِ قطارِ جمله های معمولی ات را در وبلاگت بار گذاری کنی و آسوده در یک شب معمولی به خواب بروی. بی خبر از این که صبح پیش رو یک صبحِ نظر کرده است. صبحی که صدای سوت حرکت قطارِ واژهایت را به گوش میرساند.

وقتی که میبینی پایین همان پست آبَکیِ دیروزی معجزه ایی رخ داده و عزیزی برایت پیغام گذاشته:"چه خوب توصیف کردی.خدا خیرت بده".

انگار تمام دخیل ها و شمع هایی که در طول عمر نذر نوشته هایت کرده ایی یکجا جواب داده باشند.

انگار که بال درآورده باشی. بال!

“قدمتان بر چشمانم استاد”


موضوعات: روزانه نوشت
   چهارشنبه 19 مهر 1396
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از:  

سلام علیکم ببخشید شما استاد یا کادر حوزه هستین ؟

1396/07/22 @ 23:02
پاسخ از: صهباء [عضو] 

سلام عزیزم
من نه استادم نه جزء کادر.

1396/07/23 @ 19:52
نظر از: زهرا رئیسی [بازدید کننده]
زهرا رئیسی
5 stars

سلام. خدا چشمتون ر و نگه داره.
خدا را شاکرم بابت همه چیز که یکیش آشنایی با طلبه های کوشا و دارای ذوقی چون شماست. بهترین دوران بود. خدارو شکر.
ان شاء الله هر روز شاهد موفقیت های روز افزون شما باشم.

1396/07/21 @ 00:02
پاسخ از: صهباء [عضو] 

سلام واحترام استاد.
سپاس گذارم.
ان شاالله

1396/07/21 @ 00:30


فرم در حال بارگذاری ...