« ترانه ی کوچکگام های نخست »

خانمِ پاییز،دوست داشت جوراب های ساق بلند آجری رنگ بپوشد.در دنج ترین ‌گوشه ی کتابخانه ی نُقلی اش بنشیند.قهوه ی تلخ خانگی بنوشد . با خواندن افسانه های طولانی سر ذوق بیاید و گاهی از پنجره ی اتاقش به عابران بی انگیزه سلام کند.

کلیدواژه ها: خانم پاییز

موضوعات: روزانه نوشت
   پنجشنبه 5 مهر 1397
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: تســـنیم [عضو] 
تســـنیم
5 stars

چقدر با احساسه این خانم پاییز …
عوضش آدما با اومدن این خانم پاییز زرنگ تر و فعال تر میشن حالا بماند که خودش دوست داره در دنج ترین گوشه ی کتابخونه ی نقلی اش بشینه و کتاب بخونه…
زیبا بود به به

1397/07/09 @ 21:47
پاسخ از: صهباء [عضو] 

و البته نا گفته نماند که خانم پاییز قابل پیش بینی نیست :))

1397/07/12 @ 16:34


فرم در حال بارگذاری ...