وارد میزکارم شدم ؛دیدم چهار،پنج نفری آن لاین هستن.با اجازتون میرم روسری سرم میکنم و لباس نو میپوشم میام…   پیشاپیش عیدتون مبارک:) بیشتر »

موضوعات: روزانه نوشت
   سه شنبه 29 اسفند 13962 نظر »
زن پَر چادرش را با گوشه ی دندانهایش محکم روی سر نگه داشته و از کنار درختان یکدست پیاده رو- که با همه ی خشکی و چرکی هوا باز غیرت نشان داده و جوانه زده اند -لِک و لِک کنان وارد محدوده ی دید من میشود .تکه های نور خورشید در آخرین روزهای اسفند ماه ، سر و روی… بیشتر »
   یکشنبه 27 اسفند 1396نظر دهید »
  در سال روز مرگ فروغ فرخ زاد عزیز ، تصویری از صحنه ی مرگ شاعر «پری کوچک غمگین» به دستم رسید.تصویر چنان صحنه سازی بکری داشت که ناخودآگاه تمام اشعاری که از فروغ بلد بودم؛مثل تگرگ بر سرم بارید و شعر «بعدها»ی فروغ روی زبانم گُل کرد«مرگ من روزی فرا خواهد… بیشتر »
   جمعه 25 اسفند 1396نظر دهید »
  از امروز تا لحظه ی تحویل سال، روزی یک دوره تسبیح«دوستت دارم»را نذر لبهایم میکنم.باشد که رستگار شوم! بیشتر »

موضوعات: کوتاه نوشت
   پنجشنبه 24 اسفند 13964 نظر »
  حالا که روبروی آتش ایستاده ای و شراره هایش در نی نی چشم هایت میرقصند؛من هم  دوست دارم زردی ام را بدهم به آتش و سرخی او را بگیرم تا مثل چشمهای تو تَب کنم. بیشتر »
کلیدواژه ها: چهارشنبه سوری
   چهارشنبه 23 اسفند 1396نظر دهید »
شما هر وقت تنهایی به روحتان سوهان میکشد چه میکنید؟ دراز کش روی تخت میخوابید و افق دیدتان میشود سقف اتاق!؟ لاله ی گوشتان را میفشارید و چهار دست و پا خودتان را  پرت میکنید وسط ماجرای یک کتاب!؟ به سبک محسن چاوشی«تنهایی»را میخوانید و به اینجای ترانه که… بیشتر »
   چهارشنبه 23 اسفند 13966 نظر »
«امروز و فردا»   بلبل آهسته به گل گفت شبی / که مرا از تو تمنائی هست من به پیوند تو یک رای شدم / گر ترا نیز چنین رائی هست گفت فردا به گلستان باز آی / تا ببینی چه تماشائی هست! گر که منظور تو زیبائی ماست / هر طرف چهرهٔ زیبائی هست پا بهرجا که نهی برگ گلی… بیشتر »

موضوعات: دیالوگ نوشت
   دوشنبه 21 اسفند 1396نظر دهید »
  (به بهانه ی نزدیک شدن به سالروز بزرگداشت پروین اعتصامی)   نوع نگاه در شعر رخشنده(پروین)اعتصامی از معدود زاویه دیدهایست که رویاهای معصومانه را بارور میکند و مسیری مملو از خیال پردازی های حکیمانه، شیرین و بی تکلف را پیش روی خواننده قرار میدهد.فوران… بیشتر »
   دوشنبه 21 اسفند 13961 نظر »
  «بخند؛تا بوسه هایم را روی صورتت حراج کنم!»     *عنوان،مصراعی از اشعار رخشنده(پروین)اعتصامی. بیشتر »
   یکشنبه 20 اسفند 1396نظر دهید »
  به نظر شما ، به دوستی که میگوید:«من متخصص گندوندن گلها هستم »!!  میشود ایمان داشت؟! … خب، ایمان آوردن شاید زیاده خواهی باشد.بگذارید سوالم را طور دیگری مطرح کنم؛ به نظر شما میشود چنین دوستی را دوست داشت؟! … بله؟ خیر؟ دوست رفته گل… بیشتر »

موضوعات: روزانه نوشت
   یکشنبه 20 اسفند 1396نظر دهید »
  میدانید؟!من هر وقت پلکهایم را روی هم میگذارم و به مادرم فکر میکنم؛ته چشمهایم او را با چادر نماز گل گلی زمینه سفید،وسط سجاده ی مخملی یاسی میبینم که مفاتیح جیبی با جلد گالینگور سرمه ای و طلا کوب شده ای را توی دستهایش گرفته و دعای توسل میخواند.هنوز که… بیشتر »
کلیدواژه ها: روز مادر
   پنجشنبه 17 اسفند 1396نظر دهید »
  « آبی ها و نور !»   کارم این روزها ،کتاب خواندن موقع پیاده رویست.مهم نیست موضوع کتاب چیست؟ یا نویسنده ی کتاب کیست؟مهم این است که مطالعه هنگام پیاده روی ذهنم را درگیر کتاب توی دستهایم میکند وباعث میشود؛ تعداد قدمهای برداشته ام را نشمارم. در ابتدای راه،… بیشتر »
   چهارشنبه 16 اسفند 1396نظر دهید »
  15 اسفند ، شبیه باغبان دوره گردی ست ؛که  سالی یک مرتبه گذرش به شهر و کوچه ی تقویم شمسی ما میخورد و یکی از نعمتهای خدا را که داخل چرخ دستی اش نشانده به همگان عرضه میکند.وجود نهال های سبز و شاداب در چرخ دستی ۱۵اسفند و دعوت مردم  به درختکاری،دلیلی آشکار… بیشتر »

موضوعات: روزانه نوشت
   دوشنبه 14 اسفند 13962 نظر »
امروز رأس ساعت ۸ : ۸ صبح کلنگ خونه تکونیو زدم و اولین قدمو برای یه تحول هرچند ظاهری ولی انرژی آفرین توی خونه برداشتم.دلم میخواد روزای آخر اسفند در حال کاشتن بنفشه و همیشه بهار باشم؛ نه این که دستمال به دست سوراخ پس سوراخای خونه رو گردگیری کنم ؛به همین… بیشتر »
کلیدواژه ها: اسفند ماه, خانه تکانی

موضوعات: روزانه نوشت
   جمعه 11 اسفند 13964 نظر »
هرچقدر هم خونه مثل نقره باشه؛ باز چشم آدم به قالیای خیس و آویزون شده از لب  پشت بوم خونه ها که می افته؛ هوس میکنه یه جایی رو الکی بریزه بهم و از نو بچینه؛میز تلویزیون رو جابه جا کنه؛با اسید لای سرامیکای کف بالکن رو برق بندازه؛روغن جلا بزنه به دسته… بیشتر »
کلیدواژه ها: خانه تکانی

موضوعات: روزانه نوشت
   چهارشنبه 9 اسفند 13964 نظر »
  این روزا همه چیز تقصیر منه،باشه قبول؛ ولی بیا با هم ،حرف بزنیم.بلدی؟! بیشتر »

موضوعات: کوتاه نوشت
   چهارشنبه 9 اسفند 1396نظر دهید »
  بی هدف و بی سوژه،لب ایوانک طبقه دوم مدرسه نشستم.گفتگوهایی بود ؛که میشد به آنها گوش داد؛مثل احوال پرسی آدمها با یکدیگر؛مثل فردا استاد از کجا تا کجا امتحان میگره؟؛مثل مانتوی نو مبارک!؛مثل بفرما یه گاز از ساندویچ کوکو سبزی من بزن!… میتوانستم توی… بیشتر »
   سه شنبه 8 اسفند 13962 نظر »
  آدم دیگه از خدا چی میخواد؟! وقتی چهار روز در هفته، هوای یه همچین جایی رو میریزه توی جام کریستال و جرعه جرعه سر میکشه! بیشتر »

موضوعات: تصویر نوشت
   دوشنبه 7 اسفند 13962 نظر »
بله دوستان! دبستانی که بودم؛حکایتی از جناب سعدی توی کتاب فارسیمان بود ؛که باید حفظش میکردم.حکایت از این قرار بود:«ادب از که آموختی؟از بی ادبان! هرچه از ایشان در نظرم ناپسند آمد از آن پرهیز کردم».؟ خُب، من هم حفظش کردم و از آنجایی که به حافظه سپردن… بیشتر »

موضوعات: روزانه نوشت
   شنبه 5 اسفند 13964 نظر »
من هیچ وقت ،هیچ ابایی نداشتم که با لهجه ی غلیظ اصفهانی صحبت کنم.هر چند شاید مخاطب با بعضی از واژه های منحصر به فرد اصفهانیا آشنا نباشه ولی این مشکل اونه نه من. بیشتر »

موضوعات: روزانه نوشت
   چهارشنبه 2 اسفند 13964 نظر »
  چند سال پیش که به پاتوق کتاب رفته بودم ؛با اینکه مثلا از قبل با خودم قرار گذاشتم؛ فقط کتابهای مورد نظرم را بخرم؛ اما باز پنج جلد کتاب اُریگامی، چنان رودخانه ی شکلاتی طوری را در کام ضمیر ناخودآگاهم جاری کرد که نتوانستم وسوسه ی خریدم را کنترول کنم .… بیشتر »

موضوعات: روزانه نوشت
   سه شنبه 1 اسفند 139613 نظر »