افکنده‌ای چو اشک، چرا از نظر مرا ؟!

کلیدواژه ها: وصال شیرازی

موضوعات: دیالوگ نوشت
   دوشنبه 26 شهریور 1397نظر دهید »

حسین جان!  کمکم کن قاضی زندگی دیگران نباشم.


موضوعات: کوتاه نوشت
   دوشنبه 26 شهریور 1397نظر دهید »

فکر میکردم قرار است؛شبیه یک کُپه ی بخار از لوله ی کتریِ در حالِ جوش، بزنی بیرون.ولی حالا طلوع کرده ایی! مثل خورشید.

در اثر تابش گرمایت،جوانه نزنم و سبز نشوم؛ خیلی ست!!

 


موضوعات: داستان نوشت
   یکشنبه 25 شهریور 1397نظر دهید »

سینی کوچک  را با لیوانِ شیر، کنارِ دستش میگذارم.می ایستم به تماشای هنرنماییِ دلبرانه اش.قلموی نقاشی را رویِ سینیِ نقره ای میخواباند.قلمو،می غلتد و کفِ سینی، سبز آبی میشود.جای انگشتهای رنگی اش هم روی بدنه ی شیشه ای لیوان میماند.رنگهای ویترای،فرشته ی آرزوها هستند که با سرپنجه های باریکِ دخترک آمیخته میشوند و لحظه های خوش می آفرینند.لحظه هایی که دخترک را در حال نقاشی میبینم؛ باید کُندتر بگذرند . تا من بتوانم با دعایِ مادرانه دلم را قرص تر و محکم تر کنم…

تو! استمرار و تداوم را پشتوانه ی تلاش و همت اش کن. تو!  پناه دستهای کوچک و خلاق اش باش. تو! به زندگی اش رنگ بپاش.رنگ های شاد.رنگ های خوشحال کننده. همانطور که دخترک به زندگی من رنگ میپاشد.رنگ های شاد و خوشحال کننده.

 

کلیدواژه ها: برای دخترم ریحانه

موضوعات: کوتاه نوشت
   شنبه 24 شهریور 1397نظر دهید »

کاش بلیطی بودی!

آنوقت میتوانستم یک بلیط بخرم و راحت ازت بالا بیایم.مثل راز شده ای.ته گلویم خُشک ات زده.ترس از فاش شدنت اجازه نمیدهد بروم و از کسی درخواستت کنم.

تا کی میخواهم بنشینم و دست روی دست بگذارم؟


موضوعات: روزانه نوشت
   پنجشنبه 22 شهریور 13972 نظر »

1 ... 4 5 6 ...7 ... 9 ...11 ...12 13 14 ... 65