گوشی تلفن رو برداشتم.بعد از شنیدن چند تا بوق پیغام گذاشتم:"بالاخره بغضش ترکید.بیا با هم بریم سرسلامتی بدیم بهش”
بارون خوبی بود.دلم میخواست بیشتر بباره؛ولی بازَم کاچی بَضی هیچی!
ذوق زدگی نوشت:آدمِ بارون ندیده ی ندید بدید خواستین؛یه سراغی از من بگیرین.
سلام
ممنون که سراغ گرفتین ازم.
:)))
جاتون خالی.