« دیالوگ منتخب | سرِ تُ بالا بگیر » |
_من:«ضرب المثلِ نرود میخ آهنین در سنگُ شنیدین؟»
_آنها:«بعله،چطور!؟»
_من:«این مدل عملکرد ما ،مَثَل همون میخ آهنیه. به زور، عقاید رو میکوبیم توی سرِ سنگه.حالا یا سنگه انقدر مقاومت میکنه که ما مجبور به عقب نشینی و در نهایت مشغولِ برچسب زدن و قضاوت کردن میشیم . یا نه،موفق میشیم و سنگِ سخت و چغرُ خُرد میکنیم. خُرد کردن یعنی،یه چیزی تو مایه های نابودیِ هنر و خلاقیت و استقلال فکری و وسعت دید!!»
_آنها، همین طور که خنده های غیض دارشان، دندانهایشان را به من نشان میدهد:«خُب،شما که انقدر دقیق زدی توی هدف،چه پیشنهادی داری؟!»
_من،خیلی مصمم تر از قبل:«بیاین،به جای میخ،دونه باشیم».
_آنها با سه چهارتا علامت تعجب بالای سرشان:«دانه؟!!!»
_من:«بله،دونه ای که اول خودشو توی دلِ سنگ جا میکنه و بعد با کمی رطوبت و نرمی،شروع به سبز شدن و جوانه زدن و شکافتن دل سنگ میکنه.دونه هه،انقدر رشد میکنه که به یه درخت و سنگ سرسخت به یه تپه ی سرسبز و پر نشاط تبدیل میشه. هم خودِ دونه هه رشد میکنه و هم روی این تپه ی سرسبز که قبلا یه سنگ سر سخت بوده یه اکوسیستم بوجود میاد. یه چرخه ی با انگیزه برای حیات و ادامه ی زندگی به روش صحیح!!»
_آنها:«قصه ی قشنگی بود! ولی این عملکردی که ما پیش گرفتیم؛ قانونه خانوم. قانون»
_من، همین طور که لبخند میزنم و وسایلم را جمع میکنم تا خداحافظی کنم:«متاسفم. ولی من به قانون میخ طویله ای، هیچ امیدی ندارم».
سلام به دوست و همینطور همشهری خوبم با قلم شیوایتان
واقعا بعضیا تو امر تبلیغ مثل میخ عمل می کنند …
سلام صهباء جان
من خوندم..ولی متوجه نشدم قضیه چی بود
سلام عزیزم.ممنونم که وقت گذاشتین و خوندین:))
توی این نوشته
دو طرفه به ضرب المثل «نرود میخ آهنین در سنگ»نگاه شده.
1_سنگ که نماد تاثیر ناپذیریست .
2_میخ که نماد تحمیل عقاید است.
در نهایت پیشنهاد شده «به جای میخ ،دانه باشیم»
چون دانه با حفظ خاصیت سنگ،تغییر آن را امکان پذیر میکند.
امیدوارم توضیحات کافی بوده باشه.
ضرب المثل رو متوجه شدم..ممنونم
با سلام و احترام
مطلب شما در قسمت مطالب منتخب درج گردید.
موفق باشید
فرم در حال بارگذاری ...