« کاش منم | قاصد » |
یه آرزویِ جدید مدام داره تویِ آدمِ درونم وُول می خوره . دُرُست نمیدونم کجاشه! توی سرشِ یا تویِ دلش؟! نمیدونم این آرزویِ ناخوانده قراره تبدیل به هدف بشه یا هوسی و زود گذره؟!
در هر صورت با آدم ِدرونم وارد مذاکره شدم و یه لیستِ عنوان بندی شده از فعالیتهایی که باید نسبت بهش وفادار باشه تا به آرزوش برسه رو گذاشتم روی میز مذاکره.
صاف جلوی چشماش.
بعدش تا امدم گوشزد کنم ،نابرده رنج ،گنج مُیَسر… خودش ،تا ته ماجرا رو خوند.
مال این حرفا نبودا ! ولی خوند!
امیدوارم همینطور که آدمِ درونِ شاعریه؛آدمِ درونِ متعهدی هم از آب در بیاد.
فرم در حال بارگذاری ...