سرایت گرما »

وقتی تحویل دارِ کتابخانه، کتاب را روی پیشخوان گذاشت،جلدِ خط نیافتاده و دست نخورده ی کتاب، لبخند ریزی زد و خودپسندانه گفت:«خوش به حالت که میخوای منو بخونی»!!

از روی پیشخوان برش داشتم.دستم را روی دهانش گذاشتم و سریع داخلِ کیفم جاسازی کردم، تا صدای پُز دادن هایش را کسی نشنود.زمانه ی خیلی بدیست.از بس کتابهایِ آش و لاشِ کتابخانه نصیبم شده،حالا یکبار هم که« قرعه ی فال به نام من دیوانه زدند» تا اولین خواننده ی کتابی نو باشم، باید منت گذاری هایش را هم تحمل کنم…

روی نیمکت نشستم. با احتیاط درِ کیفم را باز کردم و خودکار و دفترچه ی یادداشتم را بیرون آوردم.خودکار را گذاشتم پشت گوشم (مثل نجارها) بعد آرام کتاب را تا روی زانوهام کشیدم.صفحه ی اول را که باز کردم،بوی کاغذ نو و چاپِ پُررنگِ جمله ها، داد میزد تا به حال کسی این کتاب را نخوانده.خوش دست و تو دل برو.(کتابها تو دل برو هستند؟) اجازه دهید زیادی دست و دلبازی نکنم.فقط گذاشتمش روی صورتم و بو کشیدم.بو کشیدم.بو کشیدم…

 

بله ،بله، میدانم شما هم از بوی کتابِ نو، خوش تان می آید…

 

کلیدواژه ها: آرتور کریستال
   یکشنبه 14 بهمن 1397
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(10)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
10 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: آرامـــ [عضو] 
5 stars

نمیگی دلمون میخـــواد ما هم :)
به جای ما هم کلی لذت ببر ازش بانو جان :)

1398/12/12 @ 11:15
نظر از:  

کجایی صهبا جونم
نیستی

1398/12/06 @ 11:25
نظر از:  
5 stars

سلام صهبا جونم
کجایی عزیزم
دلم برات یذره شده

1398/10/01 @ 13:10
نظر از: زفاک [عضو] 
زفاک

سلام
اینقدر ننوشتین که اسم وبلاگتون یادم رفته بود
کلی فکر کردم تا یادم اومد!!

1398/04/01 @ 21:58
پاسخ از: صهباء [عضو] 

سلام باران عزیز :))
ولی من هیچوقت شما رو از یاد نمیبرم.

1398/05/20 @ 23:37
نظر از:  
5 stars

سلام عزیزدل
منم باهات هم سلیقم
بوی کاغذو خیلی دوست دارم
https://kosar-esfahan.kowsarblog.ir/

1397/12/07 @ 11:25
پاسخ از: صهباء [عضو] 

سلام ریحانه عزیز
احتمالا توی آفرینش بعدی درخت خواهیم بود:)

1397/12/10 @ 19:24
نظر از: عابدی [عضو] 
5 stars

سلام ممنون از معرفی تان

https://ivan.kowsarblog.ir/

1397/11/23 @ 08:13
نظر از: زفاک [عضو] 
زفاک

سلام
خدا رو شکر
دیگه داشت چشممون خشک می‌شد

1397/11/21 @ 20:18
پاسخ از: صهباء [عضو] 

سلام باران جان :)
جای دوری نبودم :))

1397/11/23 @ 19:03
نظر از: عابدی [عضو] 
5 stars

ممنون معرفی خوبی بود

1397/11/17 @ 09:07
پاسخ از: صهباء [عضو] 

خواهش میکنم

1397/11/18 @ 09:08
نظر از: Mim.Es [عضو] 
5 stars

سلام صهبا خانوم! منم از بوی کتاب نو خوشم میاد!
ممنون بابت معرفی کتاب!
ـــــ
ورود مجددتون مبارک

1397/11/16 @ 06:54
پاسخ از: صهباء [عضو] 

سلام :))
امیدوارم بخونید و خوشتون بیاد:))

1397/11/17 @ 07:25
نظر از: تســـنیم [عضو] 
تســـنیم
5 stars

سلاااااااام صهبا جان
مشتاق دیدارت . ممنون از معرفی کتاب .
من اگه تو کتابخونه ی کتاب نو قسمتم بشه کلی ذوق زده میشم .اینقدر که پز دادن هاش را متوجه نمیشم ، از این به بعد باید بیشتر توجه کنم .:)))))

1397/11/15 @ 08:53
پاسخ از: صهباء [عضو] 

سلام تسنیم جان.ممنون :)
این کتاب،یه جور به خصوص اهل پز دادن بود.بخونی متوجه میشی… :)

1397/11/16 @ 06:34
پاسخ از: سایه [عضو] 
سایه
5 stars

خوش برگشتی صهباء خانوم :)
از این دورانی که با بعضی از عالیجنابان دنیای نویسندگی داشتی بنویس :)

1397/11/16 @ 08:58
پاسخ از: صهباء [عضو] 

ممنونم خیلی:))
خصوصیه :)))))

1397/11/17 @ 07:24
نظر از: . . . ماریا . . . [عضو] 
5 stars

چقدر خوب که اومدی :)))
کاش یک کوچولو در مورد کتاب می گفتی صهبا، اسمش مجذوبم کرد…

1397/11/15 @ 08:25
پاسخ از: صهباء [عضو] 

انگار که دورانی رو با بعضی از عالیجنابان دنیای نویسندگی سپری کرده باشی.یا از یه سفر طولانی برگشته باشی…
:))

1397/11/16 @ 06:29
نظر از: پشتیبانی کوثر بلاگ [عضو] 
5 stars

با سلام و احترام
مطلب شما در قسمت مطالب منتخب درج گردید.
موفق باشید

1397/11/15 @ 06:19
پاسخ از: صهباء [عضو] 

سلام
ممنون:)

1397/11/16 @ 06:29


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم