« پسرم آبان در شهر تنگسیر | تنگسیر » |
تا حالا شده داشته ی کسی برای تو حسرت باشه؟
پیش خودت فکر کنی ؛ کاش من هم مثل فلانی،فلان چیز رو داشتم؟ بعد همین طور غصه رو غصه توی دلت بیاد و شروع کنی به خود خوری کردن؟
این حسِ خودخوری برای من زیاد غریبه نیست و یه جورایی تابحال باهاش دست به یق هم شدم اما قلقش اُمده دستم.
شاید شما هم بااین حس ایاغ باشین و بشناسینش و باهاش پنجه تو پنجه شده باشین.
به نظرم بد نباشه این جور مواقع یه توجهی هم به داشته ها و توانایی های خودمون نشون بدیم.
چیزایی که از بس داشتن و بودنش برامون عادی شده ؛که فکر میکنیم حق مسلمه مونه داشته باشیم شون و نبودشون دور از انتظاره.
یاد یه جمله تکراری افتادم!
یه جمله تکراری که چندین و چند بار توی تلگرام یا به شکل اس ام اس از طرف همه مدل آدمی برام فرستاده شده:
“هرگز ظاهر زندگی کسی رو با باطن زندگی خودت مقایسه نکن شاید اون چیزی که تو در دستات داری ؛ برای یه کس دیگه داشتن و بودنش؛ حسرته".
چه حیف! که ما روزانه این قبیل جملات رو از عمو خسرو شکیبایی،از دکتر علی شریعتیِ بنده خدا، از شکسپیر ،از حاج آقا بهجت ،از امام خمینی رحمه الله،از رهبر انقلاب ،از فرازهای نهج البلاغه ، از کلام الله مجیدو…به شکل پیام و کپی پیست توی تلگرام و توی اینستا و هزار جور وسیله ارتباط جمعی در مناسبتهای ویژه به سمع و نظر هم دیگه میرسونیم ولی فقطِ فقط، میرسونیم…
(پیشنهاد میکنم این ویدئو رو حتماً تماشا کنید)
سلاااام چقدر اینجا تو دل برو تر شده :))) هم نوشته ها دوست داشتنی ان هم فضاا
آفرین صهبااااا ، تو فوق العاده ای…
سلام به روی ماهت ماریا جان:)))
قربونت عزیز دلم.
نظر لطف شماست:)
فرم در حال بارگذاری ...