« آخرین یکشنبه پاییز | Boss Baby » |
پاییز جان ! داری تمام میشوی.بدون اینکه سر انگشتان خیس قطراتت را بر شانه کسی گذاشته باشی و برای خالی شدن بغض خودت هم که شده نه برای چشم انتظاران سر به آسمان ؛فقط و فقط برای خالی شدن بغض خودت کمی باران بیافرینی.تنها سوزن های خشک و تیز سرمایت را درون بدنهایمان فرو کردی در حالی که مسحور رنگ و لعاب فریبنده ات بودیم و پزشکان عمومی چه پُرکار بودند از بس برای بر طرف شدن ویروس های آلوده هوایت نسخه نوشتند.بیا این دمِ آخری کاری بکن تا شمارش معکوس به پایان نرسیده.بیا این دمِ آخری پاییز سخاوتمند باش .پاییز گشاده دست .ببین یک شب طولانی برایت در تقویم ثبت کرده ایم .یلدا.تا یلدا فرصت داری که حسرت و داغ تنفس و قدم زدن در پارک ناژوان را در یک روز پاییز بارانی بر روی دلمان نگذاری.تا یلدا فرصت داری که با خاطره خوش از پیشمان بروی و پاییزِ تو خالی نباشی.
سلام ممنون از مطبتون
http://kovsar-aliabad.kowsarblog.ir/
منتظر نگاهتون هستیم
یاعلی(علیه السلام)
التماس دعا…
پاییز ثانیه ثانیه می گذرد یادت نرود اینجا کسی هست
که به اندازه تمام برگهای رقصان پاییز برایت آرزوهای خوبی دارد
عمرت یلدایی,دلت دریایی,روزگارت بهاری
سلام صهبای عزیزم
بسیار زیبا نوشتی ..
موفق باشی
باسلام و احترام
ضمن تبریک هفته پژوهش ، مطلب شما در منتخب ها درج گردید.
با آرزوی موفقیت روز افزون شما
بسیار زیبا
http://blogroga.kowsarblog.ir/
ببار باران سفر کرده ای دارم که یاد رفته آب پشت پایش بریزم
سلام و سپاس از شما خانم خادم المهدی عزیزم.
من واقعا از دیدن کامنتای شما سرحال میام:)
سلام و احترام
«همه چیز گاه اگر کمی تیره می نماید …..
باز روشن می شود زود
تنها فراموش مکن
این حقیقتی است
بارانی باید
تا که رنگین کمانی بر آید
و لیمو هایی ترش
تا که شربتی گوارا فراهم شود
و گاه روزهایی در زحمت تا که از ما انسانهایی تواناتر بسازد
خورشید دوباره خواهد درخشید
زود خواهی دید
فرم در حال بارگذاری ...