« هستی ام بارانآب طلب نکرده ای که مراد میدهد! »

زیر آفتاب،ذرّه بین به دست،به تماشایم ایستاده ای؟!

دارم زیر نگاهت شعله ور میشوم!

نگاهم نکن!

صدایم کن!

تا پاسخ دهم:«به روی چشم.آمدم»!


موضوعات: کوتاه نوشت
   یکشنبه 13 خرداد 1397
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(3)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
3 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: سایه [عضو] 
سایه
5 stars

زیر آفتاب زره بین به دست… زیبا بود. احسنت

1397/03/19 @ 10:59
پاسخ از: صهباء [عضو] 

سلام.
ممنونم :))

1397/03/19 @ 13:55
نظر از: یَا مَلْجَأَ کُلِّ مَطْرُودٍ [عضو] 
5 stars

سلام علیکم..
احسنتم
خیلی عالیه

1397/03/15 @ 11:43
پاسخ از: صهباء [عضو] 

سلام
ممنون که خوندین:)

1397/03/15 @ 13:47
نظر از: تســـنیم [عضو] 
تســـنیم
5 stars

چه تعبیر زیبایی …
تصور چیزی که گفتی خیلی قشنگ بود …من کلمه کلمه اش را به تصویر کشیدم …
…. به روی چشم ، آمدم !

1397/03/13 @ 19:50
پاسخ از: صهباء [عضو] 

بلی:)

1397/03/15 @ 13:47


فرم در حال بارگذاری ...