« *واعظ درون* | *آسیه بانوی نمونه* » |
“کاش که آهی و کاش ترکه اشکی این کلمات را لایق کنند برای نوحه سرای حضرت ارباب علیه السلام که این قلم و هیچ دیگر،جز به اذن و نگاه او نه تاب اندوهش دارند ونه مقام مصیت خوانی اش.”
نویسنده،کتاب را با این جملات آغاز و از همان ابتدا پیوندی میان دل وسرزمین کربلا برقرار کرده است.
کتاب را ورق میزنم. دلم نمیاید از جملات دلنشین وتصاویر دلنشین تر آن دست بکشم. یکبار ، دوبار، بار ها وبار ها،نوشته ها را مرورمیکنم. به دهمین صفحه که میرسم این جملات را از نظر میگذرانم:”هیچ نوحی پیش از تو دل به کشتی سوار نمیکرد و غریق قلب را منجی نمیشد.عجبا!که طوفان هنوز باز نایستاده است و تو نیز…”
چقدر دلچسبند این کلمات!
نویسنده ،در صفحه دهم ، جریان عاشورا را به نوحی که دل به کشتی سوار میکند تشبیه و روایت” کُلُ یومٍ عاشورا وَ کُلُ ارضٍ کربلا"را خاطر نشان کرده است.
کتاب هدیه ای از طرف استادی مهربان است؛ که در زمان اهداء ، لبخندی چاشنی کار میکند و میگوید:"چون میدانم میخوانی ، این یک جلد را برای تو کنار گذاشته ام"، و من خوشحال از دریافت هدیه ایی این چنین ودلگرم از کار استاد که در این بازار گرم و بل بشور دنیای مجازی،هنوز هستند کسانی که کتاب به این و آن میبخشند؛ آن را از دست استاد میگیرم و از صمیم قلب تشکر میکنم.
نیم ساعتی میشود که مشغول خواندن هستم. پشت جلد زرشکی رنگ کتاب با فونت سفید رنگ نوشته شده :”تورا معراجی بَر نِی،نگاهت مبعث قلوب،که هر که در حَرای سینه ات در آمد ، بر رسالت آه بر انگیخته شد و پیامبر اشک بر آمد”
به گمانم منظور نویسنده ، شنیدن نام امام حسین علیه السلام است که بی اختیار اشک را بر گونه ی هر محبی سرازیر میکند ؛ همان اشکی که فرشتگان را یارای شمارش پاداش آن نیست . و چه زیبا چُنین اشکی را پیامبر میخواند ، اشکی که پیامبر است و قرار است پیام عاشورا را به سراسر گیتی ابلاغ نماید.
کتاب هدیه ای فراموش نشدنی از طرف استاد است ، نامش” تورا معراجی بر نی“نوشته سید علی شجاعی ،نشر آرما میباشد.
همزمان با تمام شدن کتاب ،چشمانم را میبندم.دوست دارم احساس خود را بعد از خواندن آن بیان کنم.آرام و سبک، دلم نذری امام حسین علیه السلام میخواهد.
فرم در حال بارگذاری ...