ای کمالِ شمس! تو را میخوانم؛ در این بازارِ سیاه که به دستِ اجنبی افتاده و فریاد ناسپاسی نمکِ سفره هایمان شده. این منم، که جز توشه باری از شرمساری و امید توسل به سخاوت تو چیزی در چنته ندارم. نمیدانم،صدایم آنقدر قوت دارد که به تو برسد !؟ اگر میرسد. اگر…
بیشتر »