« سرایت گرمابدون پاکنویس »

اولین بار بود که پُلویِ مهمانی را با گلاب می پُختم. تا برنج ها دَم بکشد،بیست-سی بار در قابلمه را برداشتم،گذاشتم. برداشتم،گذاشتم. مدام صورتم را میبردم وسطِ پُخت و بخارها، بعد با لذت بو میکشیدم :

-«هـُـ…وم! به به!!»

حیفم می آمد توی نفس کشیدن صرفه جویی کنم.آنقدر خوشم آمده بود که به اندازه ی یک درِ بطری، توی خورش و قوریِ چایی هم، گلاب ریختم . دیگر نیازی نبود به لباسهام ادکلن بزنم.چون خودشان، خود به خود بوی گلاب گرفته بودند.

تجربه ی لذت بخشی بود. نمیدانم میهمانها خوششان آمد یا نه. چیزی که از غذاها باقی نماند. خیلی هم تشکر کردند.اما بعد از  این که سفره جمع شد؛ گفتند:«یه جانماز بهمون بده تا دو رکعت نماز حاجت بخونیم. داخل و خارجمون بوی امام زاده برداشته»!

من توی آشپزی مثل بقیه ی کارها، خیلی خیلی نیاز به کسب تجربه و مهارت دارم.این قضیه در موردِ نوشتن و عکاسی و نقاشی و خیاطی و حتی کشیدن خط چشم، صادق است.

کمتر کسی را میشود پیدا کرد که از توی شکم مادرش کار بلد به دنیا آمده باشد.قطعا برای صاحب سبک شدن نیاز به تمرین و تداوم است. و صد البته که لذت بردن و آرامش داشتن در حین انجام کار، نتیجه را دلچسب تر میکند.

زمانی بود که وسط شبهایِ سرد و استخوان سوز زمستانی گیر افتاده بودم.کرکره ی همه ی فعالیتهام را داده بودم پایین و هیچ کسی را جز خودم مقصر نمی دانستم.اما دل دادن به همین کارها، دلگرمم کرد.حالا هم نمیتوانم ادعا کنم که درختِ پر ثمر تابستانم.چون هنوز هوایم رو به تاریکی میزند.اما نه تاریکی مطلق.تاریکی که به قول نویسنده ها :«چشمها به  دیدن در آن عادت کرده اند». یا حتی تاریکی که می توانم امیدوار باشم به صبح برسد.

 

کلیدواژه ها: چایی با گلاب

موضوعات: روزانه نوشت
   سه شنبه 1 آبان 1397
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(3)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
3 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: ربیع الانام [عضو] 
5 stars

سلام
صهباء ی عزیز،عالی بود خواهر،
آدمیزاد بدون امید جسمی متروک است
هر روزتون پر از موفقیت:)))

1397/10/04 @ 07:19
پاسخ از: صهباء [عضو] 

سلام
منم برای شما آرزویی متقابل دارم:))

1397/10/04 @ 14:48
نظر از: صداقت...! [عضو] 

سلام صهبا جان
بوی گلاب میاد! عطر گلاب بالازدن کرکره های تاریکی و نوشتن های خوب
موفق باشید.

1397/08/21 @ 20:52
پاسخ از: صهباء [عضو] 

سلام بر صداقت عزیزم:)
مشتاق دیدار رفیق
ممنونم از شما :)

1397/08/22 @ 19:23
نظر از: زكي زاده [عضو] 

سلام دمنوش زیره با گلاب حال میده…

1397/08/14 @ 17:50
نظر از: مغــز نوشتـــ [بازدید کننده] 
مغــز نوشتـــ

داخل و خارجمون بوی امام زاده برداشته

مثل مامان من :)

1397/08/09 @ 09:14
پاسخ از: صهباء [عضو] 

مامانا ، گُل اند. گُل :))

1397/08/09 @ 11:10
نظر از: MIMSHIN [عضو]
5 stars

دلم خواست :)
صهبا جان نوشته‌ت قابل تامل بود برام
انگار که زبان حال من بود…
الهی روز به روز و لحظه به لحظه موفق و موفقتر باشی

1397/08/08 @ 23:11
پاسخ از: صهباء [عضو] 

اگه دست پخت من در آوردی براتون جالب انگیزه :)) تشریف بیارین در خدمتتون باشم :)

1397/08/09 @ 11:08
نظر از: تســـنیم [عضو] 
تســـنیم
5 stars

سلام
جالب بود باید حتماً تجربه اش کنم هم پختن پلو با گلاب را و هم این که کرکره تاریکی هایی را که واسه خودم ساختم ، بدم بالا !

1397/08/01 @ 07:49
پاسخ از: صهباء [عضو] 

سلام تسنیم جون
ان شاالله :)

1397/08/01 @ 21:06


فرم در حال بارگذاری ...