_اُستا بنّا با این کاه گِلا میخوای چیکار کنی؟!
_میخوام پشتِ بومِ خونه ی نَنه عزت رو درست کنم.پاییزه،یه وقت بارون میاد ،سقف خونش نم کشیده بنده خدا ،چیکه میکنه.
_پس بذار من رَدشَم ؛ بعد پاچه تو بزن بالا برو توش،تازه ماشینو از کارواش آوردم.
سلام خدا خیرت بده ما را یاد قدیما انداختنی وقتی بوی گل همه جا را می گرفت وقتی دوست داشتم با پا برم تو گل و مامانم دنبال میکرد که حق نداری خودتا گلی کنی کی گوش کنه چقدر قدیما خوب بود، چقدر بوی گل آرامبخش بود
سلام به روی ماهتون. خدا به شما هم خیر بده.:)
فرم در حال بارگذاری ...
این بخش تنها می تواند توسط جاوا اسکریپت نمایش داده شود.
فید نظر برای این مطلب